-
مادر
سهشنبه 26 اردیبهشتماه سال 1391 22:47
مادر بهشت من همه آغوش گرم توست گویی سرم هنوز به بالین نرم توست در خواب و در خیال، همه با توأم هنوز تنهایی ام مباد که تیره است بی تو روز ای سینه داشته سپر هر بلای من اکنون بکن شفاعت من با خدای من امروز هستی ام به امید دعای توست فردا کلید باغ بهشتم رضای توست استاد سیدمحمدحسین شهریار خدایا! کودکان گل فروش را می بینی؟!...
-
ما که را گول زدیم ؟!
پنجشنبه 11 اسفندماه سال 1390 21:46
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 بیخودی خندیدیم که بگوییم دلی خوش داریم بیخودی حرف زدیم که بگوییم زبان هم داریم و قفس هامان را زود زود رنگ زدیم و نشستیم لب رود و به آب سنگ زدیم مابه هر دیواری آینه بخشیدیم که تصور بکنیم یک نفر با ماهست ما زمان را دیدیم خسته در ثانیه ها باز با خود گفتیم شب زیبایی...
-
وفای آدمیان
یکشنبه 20 آذرماه سال 1390 19:07
این sms رو از یه دوست گرفتم : زمانی که آدمیان وفا کنندو ماهی ها پرواز تو را فراموش می کنم ، ولی بدان محال است که ماهی بپرد و آدمی وفادار باشد ، چرا که تنها وفادار عالم حضرت عباس بود .
-
زندگی
پنجشنبه 26 آبانماه سال 1390 00:11
در زندگی مشو مدیون احساس کسی ، تا نباشد رایگان عمرت گروگان کسی ، زندگی دفتری از خاطره هاست ، یک نفر در دل شب ، یک نفر در دل خاک ، یک نفر همدم خوشبختی هاست ، یک نفر همسر سختی هاست ، چشم تا باز کنیم عمرمان می گذرد ، ما همه همسفریم .
-
تو اینجا بوده ای !!!
دوشنبه 9 آبانماه سال 1390 12:59
سنگ ها به رقص آمده اند ماسه ها مانند موم نرم شده اند قلوه سنگ ها را ببین مانند قطره های درشت جیوه سیال اند . نه من خطا نمی کنم ! نه من خطا نمی کنم !! تو به تازگی از این جا گدشته ای و سنگ ها به رقص آمده اند
-
فرا رسیدن ماه رمضان را گرامی می داریم
یکشنبه 9 مردادماه سال 1390 22:20
فرا رسیدن ماه زولبیا بامیه ، بی خوابی شبانه گرسنگی روزانه ، ساعت شماری بی صبرانه روز شماری ماهانه ، پرخوری سحرانه ، افطاری شاهانه و توقع آمرزش سالانه مبارک باد التماس دعا
-
بازگشت دوباره
یکشنبه 12 تیرماه سال 1390 23:50
غروب در نفس گرم جاده خواهم رفت پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت طلسم غربتم امشب شکسته خواهد شد و سفرهای که تهی بود، بسته خواهد شد و در حوالی شبهای عید، همسایه ! صدای گریه نخواهی شنید، همسایه ! همان غریبه که قلک نداشت، خواهد رفت و کودکی که عروسک نداشت، خواهد رفت *** منم تمام افق را به رنج گردیده، منم که هر...
-
ای آزادی !!!
شنبه 18 دیماه سال 1389 17:16
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 ای شادی آزادی ! روزی که تو بازآیی با این دل غم پرورد من با تو چه خواهم کرد غمهامان سنگین است دلهامان خونین است از سر تا پامان خون میبارد ما سر تا پا زخمیم ما سر تا پا خونین ما سر تا پا دردیم ما این دل عاشق را در راه توآماج بلا کردیم میگفتم روزی که تو بازآیی من...
-
دل شکسته
جمعه 1 مردادماه سال 1389 10:44
به چشـــمان سیاهت دل اســیر و مبتـــــلا کردی شکـــــستی دل کنون جـــــانا رهــین ماورا کردی زجان بگذشــــــتنم آری ز تو دوری توانم نیســــت غمت را گویم ای جانا چه خوش اینجا تو جا کردی
-
من دوباره اومدم
پنجشنبه 12 آذرماه سال 1388 21:47
سلام دوستان خوبم من دوباره اومدم با یه دنیا عشق و شادی که میخوامن تقدیم وجودتون کنم . قبل از هر چیزی میخوام به دوستای گلم سر بزنم ، آخه تو این مدت که نتونستم به اینترنت سر بزنم خیلی دلم هواتون رو کرده بود . ولی خداییش از دستشون هم ناراحتم ، می دونید چرا ؟ یکی نبود بیاد احوالم رو بپرسه ، یکیشون نپرسید زنده ای ، مردی ؟...
-
بهارانه
دوشنبه 3 فروردینماه سال 1388 11:12
بهاران خجسته باد
-
فرا رسیدن بهار و نوروز باستانی را به همه ی دوستان تبریک می گویم
چهارشنبه 28 اسفندماه سال 1387 22:31
نوبهار آمد و گل سرزده ، چون عارض یار ای گل تازه ، مبارک به تو این تازه بهار با نگاری چو گل تازه ، روان شو به چمن که چمن شد زگل تازه ، چو رخسار نگار لاله وش باده به گلزار بزن با دلبر کز گل و لاله بود چون رخ دلبر گلزار زلف سنبل شده از باد بهاری درهم چشم نرگس شده از خواب زمستان بیدار چمن از لاله نورسته بود چون رخ دوست...
-
به مناسبت نزدیک شدن به عید و مراسم سمنوپزان
سهشنبه 13 اسفندماه سال 1387 23:58
امروز یه کم ( البته این یه کم کاسه ای بود متوسط و من چون خیلی سمنو دوست دارم هرچه قدر هم باشه برام کمه . )سمنو برام آوردند و تازه یادم اومد که چیزی به عید نمونده و یادم افتاد ا ا ون زمان ها که تو خونه ی مادر بزرگم سمنوپزان بود و همه ی اقوام نزدیک دور هم جمع می شدیم و بساط سمنوپزان را راه می انداختیم. دوسال پیش بود که...
-
بی تو
پنجشنبه 24 بهمنماه سال 1387 23:09
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم درنهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید یادم آمد که شبی با هم ازآن کوچه گذشتیم پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم تو همه...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 9 بهمنماه سال 1387 00:17
آن را که به دل ز عشق مهتاب افتد کی از بد و بیم خلق در تاب افتد بنگر که به قدر ذره ای تر نشود گر دامن آفتاب در آب افتد . سلام دوستان من دوباره اومدم . ببخشید از این رفت و آمدهای من . آخه زندگی فراز و نشیب فراوان دارد . زندگی من که دیگه از همه بیشتر . راستی یه مدتی نبودیم ها . ولی به وبلاگ های همشهری ها که سر زدم دیدم...
-
شب یلدا
شنبه 30 آذرماه سال 1387 23:20
یلدایعنی این که دقایق عمر آن قدر کوتاه است که لحظات و دقایق با هم بودن رو باید جشن گرفت عمرتون صد شب یلدا دل تو قد یه دنیا توی این شب های سرما یادتون همیشه با ما
-
شب یلدا
شنبه 30 آذرماه سال 1387 23:16
یلدایعنی این که دقایق عمر آن قدر کوتاه است که لحظات و دقایق با هم بودن رو باید جشن گرفت عمرتون صد شب یلدا دل تون قد یه دنیا توی این شب های سرما یادتون همیشه با ما
-
پریای شاملو
سهشنبه 12 آذرماه سال 1387 22:47
Normal 0 پریا : یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود لخت و عور تنگ غروب ، سه تا پری نشسته بود زار و زار گریه می کردن پریا مث ابرای بهار گریه می کردن پریا گیسشون قد کمون ، رنگ شبق از کمون بلند تر ک از شبق مشکی ترک روبروشون تو افق شهر غلامان اسیر پشت شون سردو سیاه ،قلعه ی افسانه ی پیر از افق جرینگ جرینگ صدای زنجیر می اومد از...
-
شعری از زنده یاد فروغ فرخزاد
سهشنبه 5 آذرماه سال 1387 23:10
Normal 0 روز اول اول پیش خود گفتم دیگرش هرگز نخواهم دید روز دوم باز میگفتم لیک با اندوه و با تردید روز سوم هم گذشت اما بر سر پیمان خود بودم ظلمت زندان مرا میکشت باز زندانبان خود بودم آن من دیوانه عاصی در درونم هایهو می کرد مشت بر دیوارها میکوفت روزنی را جستجو می کرد در درونم راه میپیمود همچو روحی در شبستانی بر درونم...
-
کودک
سهشنبه 28 آبانماه سال 1387 19:43
کودکان نوگل های بوستان زندگی هستند . بیایید به پرورش این نو گل های شکوفا بیشتر توجه کنیم .
-
می تراود مهتاب
پنجشنبه 23 آبانماه سال 1387 23:46
می تراود مهتاب می درخشد شب تاب نیست یک دم شکند خواب به چشم کس و لیک این خفته ی چند خواب در چشم ترم می شکند نگران با من استاده سحر صبح از من می خواهد کز مبارک دم او آورم این قوم به جان باخته را بلکه خبر در جگر لیکن خاری از ره این سفرم می شکند نازک آرای تن ساق گلی که به جانش کشتم و به جان دادمش آب ای دریغا به برم می...
-
گلپونه ها
سهشنبه 14 آبانماه سال 1387 22:58
گلپونه های وحشی دشت امیدم وقت سحرشد خاموشی شب رفت و فردایی دگر شد من مانده ام تنهای تنها من مانده ام تنهای تنها من مانده ام تنها میان سیل غم ها حبیب من !!! گل پونه ها نامهربانی آتشم زد گل پونه ها بی همزبانی آتشم زد. میخواهمت چون تا سحرگاهان بخوانم، افسرده ام دیوانه ام آزرده جانم! گل پونه های وحشیه دشت امیدم،وقت سحر...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 10 آبانماه سال 1387 00:13
-
کاش چون پاییز بودم !!!!!!!!!!
سهشنبه 7 آبانماه سال 1387 10:48
کاش چون پاییز بودم ، کاش چون پاییزبودم کاش چون پاییز خاموش وملال انگیز بودم ب رگ هایم آرزوهایم یکایک زرد می شد آ فتاب دیدگانم سرد می شد آسمان سینه ام پر درد می شد نا گهان طوفان اندوهی به جانم چنگ می زد اشک هایم هم چون باران دامنم را رنگ می زد وه ...چه زیبا بود اگر پاییز بودم وحشی و پرشور و شور انگیز بودم شاعری در چشم...
-
مقایسه ی دروغ های دخترها با پسرها
یکشنبه 5 آبانماه سال 1387 22:35
این ابراز عشق یک دختر : و این هم ابراز عشق از زبان یک پسر ( مرد) چه بی تابانه می خواهمت ای دوریت آزمون تلخ زنده به گوری ! چه بی تابانه تو را طلب می کنم ! بر پشت سمندی گویی نو زین که قرارش نیست و فاصله تجربه ای بیهوده است . بوی پیراهنت این جا و اکنون - کوه ها در فاصله سردند . دست در کوچه و بستر حضور مانوس تو را می جوید...
-
سلام مجدد و تشکر
پنجشنبه 2 آبانماه سال 1387 13:41
سلام مجدد : من آمدم تا برای همیشه خاتون وبلاگ ها بمانم . از همه ی دوستانی که درنبود من اظهار محبت فرمودند متشکرم . راستش مشکل من مشکلی نبود که این همه ملتمس دعا داشته باشم ، مسئله ای بود که تنها از نظر خودم بزرگ بود و اگه به شما بگم خنده تون می گیره ، ولی همه ی ما انسان ها فقط مشکلات خودمون رو می بینیم و تنها مشکل...
-
صحبتی با دوستان
جمعه 29 شهریورماه سال 1387 11:57
Normal 0 سلام دوستان خوبم : من ممکنه مدّتی نتونم آپ کنم ، آخه یه مشکلی دارم که از خدا می خواهم به حق این شبهای عزیز مشکل همه رو حل کنه و مشکل من هم حل بشه . از همه ی شما التماس دعا دارم. شاید زودی بیام ... خدا نگه دار . فعلاً .
-
لیالی قدر را غیمت بدانیم
جمعه 29 شهریورماه سال 1387 11:51
Normal 0 امشب تمام آینه ها را صدا کنید . گاه اجابت است رو به سوی خدا کنید . ای دوستان آبرودار در نزد حق , در نیمه شب قدر مرا دعا کنید .
-
قناعت در شعر سعدی
چهارشنبه 27 شهریورماه سال 1387 17:56
خدا را ندانست و طاعت نکرد که بر بخت و روزی قناعت نکرد قناعت توانگر کند مرد را خبر کن حریص جهان گرد را سکونی به دست آور ای بی ثبات که بر سنگ گردان نروید نبات خردمند مردم هنر پرورند که تن پروران از هنر لاغرند کسی سیرت آدمی گوش کرد که اول سک نفس خاموش کرد خور و خواب تنها طریق ددست بر این بودن آیین نابخردست خنک نیکبختی که...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 24 شهریورماه سال 1387 13:35