انباشته های یک دختر

چرا تا شکفتم / چرا تا تو را داغ بودم نگفتم / ...

انباشته های یک دختر

چرا تا شکفتم / چرا تا تو را داغ بودم نگفتم / ...

جی .پی. واسوانی می گوید:

                               به نام خدای مهر

          بیایید همیشه بیاد داشته باشیم که راز یک زندگی آرام در این                                                           است، امروز را در کنار خدا گام برداریم و فردایمان را به او بسپاریم0

اندیشیدن در زندگی مان نقش مهمی دارد  0 اندیشیدن به نگرشمان شکل می دهد ،رفتارمان هم شخصیت مان را می سازد ، شخصیتمان هم به نوبه خود بر زندگی مان اثر می گذارد 0 با تغییر الگوی اندیشه مان می توانیم زندگی مان را دگرگون کنیم 0

-         می خواهید خدا با شما باشد؟ اول خودتان را با او همراه کنید0

-         اگر بداقبالی های پیش آمده درست روبه رو شوید می بینید که در حقیقت آن ها چیزی به جز رحمت نیستند ،درست مانند چاقو که دسته اش را بگیرید دستتان را می برد ،ولی اگر دسته اش را بگیرید استفاده ی مفیدی از آن دارید0

-         بدترین حالت برای انسان این است که سری پرشور ولی دلی سرد و بی روح داشته باشید0

-         دریچه قلبت را رو به عشق بگشا تا همه ی نیکی های عالم به سوی تو سرازیر شود0 در عشق نیرویی است که همه را به سوی خود جلب می کند0

-         ببخش ،ببخش و ببخش تا جایی که این بخشش تو را بیازارد 0 همین دردها است که تو را  از بندهای نفس و تعلقات دنیایی آزاد می کند0

-         اگر می خواهید خدا را بشناسید ودرک کنید ، باید بیشتر و بیشتر عاشق شوید ،هرچه بیشتر عاشق شوید بیشتر او را می شناسید 0 عشق کلید شناخت خداست0

-         شاید بزرگ ترین توهمی که انسان از آن رنج می برد توهم مرگ است 0 در حقیقت مرگی وجود ندارد 0 مرگ مانند غروب خورشید است 0 زمانی که خورشید غروب می کند ،درجایی دیگر طلوع کرده است 0 مرگ هم در جایی دیگر تولد ی دیگر است0 زندگی پایانی ندارد0

-         اگر در هنگام عبادت می توانیم به امور مادی فکر کنیم ،چرا نتوانیم در هنگام امور دنیوی به فکر خدا باشیم ؟

-         بیایید به هنگام دعا کمتر بخواهیم و بیشتر شکر نماییم ،از خدا به خاطر به خاطر رحمتش که همیشه و در همه حال شامل ما می شود تشکر کنیم 0

-         انسان بزرگ کسی است که برای همه حتی دشمنانش دلسوزی کند0

-         چشمانتان را ببندید،جهان را رها و خود را در حضور خدا حس کنید و به آرامی دعا بخوانید 0 این است راهی که با آن درونتان زیبا می شود0

«جی. پی.واسوانی »

لولای در



لولای در

تیرِ هوایی بی‌خطر!
تو آسمان را کُشتی

روز به سختی
از زیر در
از سوراخ کلیدها به درون آمد

اگر دست من بود
به خورشید مرخصی می‌دادم
به شب اضافه کار!
سیگاری روشن می‌کردم
و با دود
از هواکش کافه بیرون می‌رفتم
مِه می‌شدم در خیابان‌ها
که لااقل
این همه گم شدن را
اتفاقی کنم

برادرم!
چگونه پیدایت کنم
وقتی به یاد نمی‌آورم
چگونه گُمَت کرده‌ام

چه‌قدر کلمات تنهایند
چه‌قدر تاریکی آمده‌است
چه‌قدر کلمات در تاریکی جا عوض می‌کنند
چه‌قدر طبیعت لاغر شده است

به چیزهایی در اتاق
که چیزهایی هم نیستند
خیره می‌شوم
و دل خوش می‌کنم
به جیرجیر پرنده‌ای
که در لولای در گرفتار است

         گروس عبدالملکیان



مهر دل ما مدام تقدیم شما

عمری که شود به کام تقدیم شما

پیدا نشد آن هدیه که در شان شماست

یک باغ گل سلام تقدیم شما