سلام دوستان خوبم
من دوباره اومدم با یه دنیا عشق و شادی که میخوامن تقدیم وجودتون کنم .
قبل از هر چیزی میخوام به دوستای گلم سر بزنم ، آخه تو این مدت که نتونستم به اینترنت سر بزنم خیلی دلم هواتون رو کرده بود .
ولی خداییش از دستشون هم ناراحتم ، می دونید چرا ؟ یکی نبود بیاد احوالم رو بپرسه ، یکیشون نپرسید زنده ای ، مردی ؟
خوب رسم دنیا همینه دیگه ! ا« ز دل برود هر آن که از دیده برفت
خوب برای الان بسه دیگه . آخه این وروجکم نمیذاره بنویسم و مدام تو دست و پام میپیچه .
دوباره خیلی زود میام و مینویسم .
فعلا بای تا های ...
می دونید این روزها از این کلمه ها خیلی به کار می برم شاید تاثیر دوستی با سوسنه ، شاید هم چون همیشه دیگرون رو سرزنش میکردم که زبون مادری شون رو کنار میذارن و زبان بیگانه رو به کار می بردند ، به نفرینشون دچار شدم و خودم هم این طوری شدم .نمی دونم ...