انباشته های یک دختر

چرا تا شکفتم / چرا تا تو را داغ بودم نگفتم / ...

انباشته های یک دختر

چرا تا شکفتم / چرا تا تو را داغ بودم نگفتم / ...

دل شکسته





به چشـــمان سیاهت دل اســیر و مبتـــــلا کردی


شکـــــستی دل کنون جـــــانا رهــین ماورا کردی


زجان بگذشــــــتنم آری ز تو دوری توانم نیســــت


غمت را گویم ای جانا چه خوش اینجا تو جا کردی

من دوباره اومدم

سلام دوستان خوبم من دوباره اومدم با یه دنیا عشق و شادی که میخوامن تقدیم وجودتون کنم . قبل از هر چیزی میخوام به دوستای گلم سر بزنم ، آخه تو این مدت که نتونستم به اینترنت سر بزنم خیلی دلم هواتون رو کرده بود . ولی خداییش از دستشون هم ناراحتم ، می دونید چرا ؟ یکی نبود بیاد احوالم رو بپرسه ، یکیشون نپرسید زنده ای ، مردی ؟ خوب رسم دنیا همینه دیگه ! ا« ز دل برود هر آن که از دیده برفت خوب برای الان بسه دیگه . آخه این وروجکم نمیذاره بنویسم و مدام تو دست و پام میپیچه . دوباره خیلی زود میام و مینویسم . فعلا بای تا های ... می دونید این روزها از این کلمه ها خیلی به کار می برم شاید تاثیر دوستی با سوسنه ، شاید هم چون همیشه دیگرون رو سرزنش میکردم که زبون مادری شون رو کنار میذارن و زبان بیگانه رو به کار می بردند ، به نفرینشون دچار شدم و خودم هم این طوری شدم .نمی دونم ...

بهارانه

 

 

بهاران خجسته باد

فرا رسیدن بهار و نوروز باستانی را به همه ی دوستان تبریک می گویم

 

 

 

 

نوبهار آمد و گل سرزده ، چون عارض یار

 

ای گل تازه ، مبارک به تو این تازه بهار

 

با نگاری چو گل تازه ، روان شو به چمن

 

که چمن شد زگل تازه ، چو رخسار نگار

 

لاله وش باده به گلزار بزن با دلبر

 

کز گل و لاله بود چون رخ دلبر گلزار

 

زلف سنبل شده از باد بهاری درهم

 

چشم نرگس شده از خواب زمستان بیدار

 

چمن از لاله نورسته بود چون رخ دوست

 

گلبن از غنچه سیراب بود چون لب یار

 

خنده کن خنده ، چو سوری زطرب با دلبر

 

مست شو مست ، چو نرگس به چمن با دلدار

 

روز عید آمد و هنگام بهار است امروز

 

بوسه ای ده ای گل ورسته که عید است و بهار

 

گل و بلبل همه در بوس و کنارند زعشق

 

گل من ، سرمکش از عاشقی و بوس و کنار

 

گر دل خلق بود خوش که بهار آمده است

 

نوبهار منی ای لاله رخ گل رخسار

 

خلق گیرند زهم عیدی اگر موقع عید

 

 جای عیدی تو بده بوسه به من ای دلدار