انباشته های یک دختر

چرا تا شکفتم / چرا تا تو را داغ بودم نگفتم / ...

انباشته های یک دختر

چرا تا شکفتم / چرا تا تو را داغ بودم نگفتم / ...

تقدیم به عزیز ترین دوستم



یک امشبی که در آغوش شاهد شکرم / گرم چو عود بر آتش نهند ، غم نخورم

چو التماس برآمد ، هلاک باکی نیست / کجاست تیر بلا؟ گو بیا که من سپرم

ببند یک نفس آسمان دریچه ی صبح / برآفتاب ، که امشب خوشست با قمرم

ندانم این شب قدر است یا ستاره ی روز / تویی برابر من ، یا خیال در نظرم؟

چو می ندیدمت ، از شوق بی خبرم / کنون که با تو نشستم ، زذوق بی خبرم

سخن بگوی،که بیگانه پیش ماکس نیست / به غیر شمع و همین ساعتش زبان ببرم

میان ما به جز این پیرهن نخواهد بود / و گر حجاب شود تا به دامنش ببرم؟




تقدیم به تو که بهترینی



امیدوارم مرا ببخشی


باز کن پنجره را ...





باز کن پنجره را عشق سلام می دهد :


باز کن پنجره را که موذن ندا می دهد :


حی علی الصلاه

حی علی خیر العمل

قد قامت الصلاه


آری باید قامت نماز بست و تا فرصت باقی است در این ماه عزیز به نماز عشق ایستاد .


تا در خلوت های سحر نور ایمان را بیابی و در رودخانه ی معرفت آلودگی ها را از وجود خود


پاک کنی . تا بتوانی نور معرفت و یقین را در وجودت احساس کنی .





حلول ماه رمضان مبارک باد

باز هم ماهی دیگر فرارسید . ماهی سراسر شوق وجذبه . ماه رمضان ماه برکات الهی و بخشایش پروردگار بر همه ی دوستان مبارک باد.  

 

تو که آرام می خوانی قنوت گریه هایت  را  

میان ربنای سبز انگشتان زیبایت دعایم کن   

 

با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما.